شبهت آلوده. آلوده به شبهه و اشکال. (فرهنگ فارسی معین) : من کسی را دیدم در شبی که عظیم گرسنه بود لقمه ای پیش آوردند مگر شبهت آلود بود ترک کرد و نخورد. (تذکرهالاولیاء عطار)
شبهت آلوده. آلوده به شبهه و اشکال. (فرهنگ فارسی معین) : من کسی را دیدم در شبی که عظیم گرسنه بود لقمه ای پیش آوردند مگر شبهت آلود بود ترک کرد و نخورد. (تذکرهالاولیاء عطار)